موسیقی ما – ارکستر سمفونیک تهران همین روزها به رهبری «شهرداد روحانی» چهره نامآشنای موسیقی کلاسیک کنسرت دارد. بعد از آن حاشیهها و تندبادهایی که ارکستر سمفونیکِ تهران پشتِ سر گذاشت؛ حالا مردِ آرام و شناختهشده میخواهد به عنوان رهبر مهمان، کنسرتی برگزار کند که به دلیل استقبال مخاطبان یک شب دیگر -هفدهم خرداد ماه- تمدید شد. ارکستر قرار است کنسرتو- پیانوی شمارهی دو راخمانینف را به همراه اور
تور اگمونت اثرِ بتهوون و «پرنس ایگور» اثرِ الکساندر برودین بنوازد که در این قطعه، گروه کر نیز ارکستر را همراهی خواهد کرد؛ اما اجرای سه قسمت از سوئیت بیژن و منیژه اثر استاد «حسین دهلوی» دیگر قطعهای است که «روحانی» برای این اجرا در نظر گرفته است. اجرای چین ارکستر، فرصت تمرین زیادی به او نمیدهد، ضمن آنکه او برخلافِ سنتِ دیگر رهبران، حالا بی آنکه مکان مناسبی برای اقامتش در نظر گرفته باشند، در منزل یکی از دوستانش است؛ با همه اینها، «شهرداد روحانی» چندان تمایلی ندارد که دربارهی این مسایل صحبت کند، میگوید این مشکلات وجود دارد؛ اما او به عنوان رهبر ارکستر وظیفه دارد تا اجرایی بیعیب و نقص را رهبری کند. او آدم کم حرفی است و دوست ندارد دربارهی خیلی چیزها حرف بزند؛ مثلا رزومهی پر و پیمانش و میگوید که همه چیز را باید با عملکرد کنونیاش سنجید:
- * از بازگشایی ارکستر سمفونیک بیش از یک سال میگذرد و این اولین حضور شما به عنوان رهبر مهمان است.
بله؛ من در ۱۳-۱۲ سال گذشته با ارکستر سمفونیک تهران فعالیتهای بسیاری داشتم و کنسرتهای متعددی برگزار کردیم که نتیجهی بخشی از آن سه سیدی صوتی و دو سیدی تصویری است که از اجراهای زندهی ارکستر سمفونیک تهران ضبط کردیم و خوشبختانه استقبال بسیار خوبی از آن شد. در این مدت، وقفهای در این فعالیتها رخ داد که باعث شد دیگر با این ارکستر فعالیت نداشته باشم. سفرِ اخیر من به ایران نیز تنها برای انجام ادامهی تور رسیتال پیانویم در شهرستانهای مختلف و تهران بود و هیچ برنامهریزی در خصوص همکاری با این ارکستر انجام نشده بود و البته خودم هم چنین قصدی نداشتم؛ اما با شرایطی که هماکنون برای ارکستر پیش آمده است از من برای حضور در آن دعوت شد و من هم پذیرفتم. البته در این میان سفر چین ارکستر سمفونیک پیش آمد که برنامههای ما را فشرده کرد.
- * یعنی برنامهای از قبل برای حضور شما در ارکستر وجود نداشت؟
خیر، همانطور که گفتم این سفر مثل سفرهای اخیر من برای اجرای برنامههای خودم در تهران و چند شهرستان دیگر بود. از زمانِ آمدنم هم در رشت، کرمانشاه برنامه داشتهام و قرار است در تهران و اصفهان نیز کنسرتِ دیگری برگزار کنم. هیچ برنامهای برای همراهی با ارکستر سمفونیک نداشتم، چون ارکستر سمفونیک مشغول انجام برنامههای خودش بود و من در جریانِ کارهایش قرار نداشتم؛ اما ظاهرا به تازگی تصمیم گرفته شده است که ارکستر به شکل دیگری اداره شود و میتوان گفت هماکنون این ارکستر در یک فاز انتقالی هست و در این میان من به عنوان رهبر مهمان فعالیت میکنم.
- * با توجه به اینکه شما سالها به عنوان رهبر در این ارکستر فعالیت کردید، اگر پیشنهاد رهبرِ دایم ارکستر را به شما بدهند، خواهید پذیرفت. این سوال را از این جهت میپرسم که حالا بازار حدس و گمانها دربارهی رهبر دایم داغ است.
ببینید من برای اجرای این ارکستر تمرین فشردهای در پیش دارم و به همین خاطر بیشتر علاقه و تمرکزم روی این برنامه است. همه چیز را باید به زمان سپرد؛ در حال حاضر برای گمانهزنیها و صحبت در این مساله بسیار زود است. باید دید که بر ارکستر چه شرایطی حاکم میشود؛ ضمن اینکه در صورت طرح این مساله، من خواستهها و شرایطی دارم که تنها در صورت تحقششان میتوان به ادامهی همکاری فکر کرد. برای همین برنامه هم خواستههایی داشتم؛ اما حالا بیشتر ترجیح میدهم تا تمرکزم روی این برنامه باشد، به خصوص اینکه برنامهی سنگین و فشردهای است و به خاطر سفر چین ارکستر، کار سختی در پیش داریم. تمرینات ما بسیار محدود است – من از شنبه تمرینات را شروع کردهام- ، پیش از آن نیز نمیدانستم که ارکستر در چه وضعی است؟ چون بیشتر از یک سال است که کارهای ارکستر را نشنیدهام.
- * در صحبتهایتان به این مساله اشاره کردید که برای پذیرفتن این اجرا، خواستههایی داشتید. این خواستهها چه بوده است؟
ضمن احترامی که به تمامی نوازندگان ارکستر میگذارم، برای اینکه در این مدت با آنها آشنایی نداشتهام، خواستم تا تعدادی از نوازندگانی که با تواناییهایشان آشنا هستم و پیش از این هم با آنها کار کردهام، در این اجرا حضور داشته باشند یا مثلا خواستم حداقل امکانات و ساعات و زمان تمرینِ مشخص وجود داشته باشد. رپرتواری که من برای این برنامه رهبری میکنم بیشتر به دورهی موسیقی کلاسیک و رومانتیک بر میگردد. قطعاتی که در دوران رمانتیک نوشته شده است، از تعدادِ خاصی نوازنده بهره میگیرد که قول آن را به من دادهاند. این خواستهها هرگز عجیب نیست و خواستههای خیلی معقولی بوده است.
- * این فرصت کم برای تمرین با ارکستر نگرانتان نمیکند.
حتما. اجرای بیعیب و نقص از این قطعات با این میزان تمرین، کار سادهای نیست، به خصوص اینکه ارکستر در سفر بوده و نوازندهها خسته هستند. متاسفانه همهی این شرایط علیه روند معمولی جلو میرود؛ اما چارهای نیست. ما در این شرایط هستیم و برنامه از قبل اعلام شده و تمامی بلیتها به فروش رفته است. ما نمیتوانیم برنامه را عقب بیاندازیم؛ پس من به عنوان رهبر ارکستر باید تمام سعیام را بکنم که بهترین نتیجه را از این تعداد تمرین بگیرم. آدم هر چقدر هم برنامهریزی درست میکند، قرار بود تمرینات از هفتهی پیش باشد. من حتی برنامهی شیرازم را برای این اجرا لغو کردم و البته امیدوارم به زودی در این شهر کنسرت داشته باشم.
- * گویا برنامه ارکستر تمدید شده؛ اتفاقی که در این مدت رخ نداده بود. فکر میکنید دلیل استقبال از این برنامهی ارکستر چیست؟
یکى از وظایف ابتدایى رهبر ارکستر باید این باشد که قطعات را براى اجرا طورى انتخاب کند که در حین بالا نگهداشتن سطح کیفى کار، شناخت و سلیقه جامعه را هم در نظر بگیرد و این همان چیزى بود که متاسفانه در این مدت توجه کافى به آن نمى شد و در نتیجه کنسرتهاى ارکستر سمفونى رفته رفته مخاطب هایش را از دست داد.
- * اجرای اثری از استاد دهلوی ادای دینی به ایشان است.
بله، البته من اصولا در هر برنامهای که اجرا میکنم، سعی میکنم حداقل یک قطعه از آهنگسازان ایرانی در آن وجود داشته باشد و یک سولیست ایرانی هم در آن بنوازد. ما خوشبختانه در این کنسرت هم یک سولیست بسیار خوب ایرانی به نام آقای «امیر مهیار مرادی» داریم که پیانیست بسیار خوبی است و کنسرتو پیانوی شمارهی دو راخمانینف را اجرا میکند؛ اما برای انتخاب قطعهای از آهنگسازان ایرانی چه چیزی بهتر از قطعهی استاد حسین دهلوی؟ به خصوص اینکه زمانی که من هنرستان موسیقی ملی درس میخواندم ایشان رییس هنرستان بودند و زمانی نیز رهبر ارکستر صبا بودند که من در آن ارکستر ویولون مینواختم. متاسفانه ایشان هماکنون از لحاظ سلامتی در موقعیت خوبی نیستند و من برای سلامتی ایشان دعا میکنم.
- * شما همیشه نگاهی امیدوارانه به نوازندگان ایرانی دارید و حالا هم روی سولیستهای ایرانی تاکید میکنید، در حالی که به هر حال حضور نوازندگان برجستهی خارجی هم میتواند به ارتقای موسیقی ما کمک کند.
ببینید الان در موقعیتی هستیم که بهتر است نوازندگان داخلی که تعدادشان هم بسیار زیاد است؛ تشویق شوند، ضمن آنکه سولیست خارجی هزینهی سفر، دستمزد، هتل و … دارد که هزینهی بالایی است. از آن طرف این نوازندگان معمولا یک برنامه اجرا میکنند و میروند. فکر نمیکنم این روند تاثیر چندانی در سطح موسیقی کشور ما بگذارد. اما وقتی یک جوان مستعد ایرانی را به عنوان سولیست انتخاب میکنیم؛ او را برای ادامهی فعالیت تشویق و برای آیندهی جامعهی موسیقی کشور تربیت میکنیم. به همین خاطر است که من در تمام برنامههایم از چند سولیست ایرانی استفاده کردهام، برای مثال در آخرین برنامهام در جشنوارهی موسیقی فجر، دو سولیست جوان ایرانی «آرمین قیطاسی» ابوا و «میلاد عالمی» ویولون نواختند و بسیار هم خوب ظاهر شدند. اینها خودشان را به موسیقی ایران معرفی کردنند.
- * آقای روحانی به نظرتان چرا ارکستر سمفونیک همواره تا این اندازه درگیر حاشیه است.
با شما موافق نیستم، من در دورانی که در ارکستر فعالیت میکردم همه چیز آرام و خوب به نظر میرسید. من سالی چند بار میآمدم و جو نامطبوعی حاکم نبود. البته همیشه مسالهی مالی وجود داشته است و اگر این مساله حل شود بسیاری از مشکلات دیگر برطرف خواهد شد. قرارداد نوازندهها، دستمزد و بیمه نوازندهها یکی از مهمترین موضوعاتی است که امیدوارم برای همیشه مرتفع شود؛ اما من در جایگاه کنونیام قدرتی دربارهی آنها ندارم. اما در آن زمان که حضور پررنگتری در ارکستر داشتم، همیشه کارمان را انجام میدادیم و معمولا برنامههایی که من میگذاشتم با استقبال زیادی مواجه میشد که همین به چرخهی اقتصادی ارکستر کمک میکرد؛ حتی اولین باری که ارکستر سمفونیک تهران قطعات کلاسیک در برج میلاد اجرا کرد، هم برنامه با استقبال خوبی مواجه شد که خب در آن زمان اجرای برنامهی موسیقی کلاسیک، آن هم برنامهی سنگینی که ما داشتیم، برای خیلیها باعث تعجب بود.
- * به نظر شما بهترین زمان برای برگزاری کنسرت ارکستر سمفونیک چقدر است؟
باید واقعبینانه به برگزاری کنسرتها نگاه کرد. در اروپا ارکسترها هر هفته برنامه دارند و در هر برنامه هم رپرتوار و برنامهی جدیدی اجرا میکنند، حتی من در آنکارا دو هفته رهبری کردم که در هفتهی اول تمام برنامه موسیقی کلاسیک بود و هفتهی بعد قطعات از موسیقی فیلم ، یعنی ارکستر به اندازهای توانایی داشت که میتوانست با چهار تمرین یک برنامهی جددید اجرا کند؛ اما در ایران اگر بخواهیم واقعبینامه نگاه کنیم باید ماهی یک رپرتوار اما در روزهای مختلف، مثلا ۶-۵ شب اجرا شود.
- * درباره رسیتالهایتان هم توضیح میدهید؟
من الان مدتی است که رسیتال پیانویم را شروع کردم. در تهران بار قبل ۷ شب کنسرت داشتیم و هنوز هم میشد که برنامهها ادامه پیدا کند؛ اما از آنجا که من برای اجرا در شهرستانها تعهد داده بودم و بعد باید به امریکا بر میگشتم به همان هفت شب قناعت کردم. میخواهم این رسیتال پیانو را در تمام شهرهایی که امکان دارد اجرا کنم، به خصوص اینکه فکر میکنم تمام فعالیتهای فرهنگی به پایتخت ختم شده است و خب هموطنانِ شهرهای دیگر برایشان آسان نیست که برای دیدن کنسرت به تهران میآیند؛ هر چند بسیار خوشحالم که برای بعضی از برنامههای من این اتفاق رخ میدهد؛ برای مثال بار قبل که در ایران برنامه داشتم، ۲۵ هموطن اصفهانی به تهران آمده بودند که برای من افتخار بسیار بزرگی بود. اینجا لازم است از نمایندگی پتروف تشکر کنم که برای اجرا در تمامی شهرها یک کنسرت- پیانو در اختیار من گذاشته است. به هر حال در بعضی شهرها رسیتال و در برخی دیگر دوئت و تریو اجرا خواهم کرد. در رسیتالِ پیانو قطعاتی چون پروان، رقص بهار، عذرا، صبح تازه ،ابدیت اصفهان، سرزمین مادری، قصهی باران، بادبادک و تعدادی قطعهی دیگر که همگی از ساختههای خودم هست، اجرا میشود.